مقدمه
قیمت
گذاری دستوری مربوط به ایران نبوده و تلاش برای برنامهریزی
تولید کل اقتصاد و تعیین حاشیه سود برای کل صنایع نخستین بار به ذهن سیاستگذار ایرانی نرسیده است. پیش از این بسیاری از کشورها مانند ونزوئلا، هند،
شوروی سابق و اخیرا ترکیه نیز این مسیر را آزمودهاند.مثال:یکی از مثالهای بارز در زمینه هدفگذاری قیمتی و برنامهریزی تولید سراسری، تولید کفش در شوروی سابق بوده است که در آن سهمیه مواد اولیه کفش، قیمتگذاری و میزان تولید با نهاد برنامهریز ملی این کشور (Gosplan) بوده است. هدف از این کار تخصیص بهینه مواد اولیه به کارخانههای کفشسازی، کاهش ضایعات و کنترل قیمت کفش برای همگان بوده است. بهطور مثال برای یک کارخانه کفش برنامهریزی تولید کفش انجام میشد و متناسب با آن مواد اولیه تخصیص پیدا میکرد. کارخانه نیز موظف بود مقدار مشخصی کفش را در قیمت مشخص به مصرفکنندگان بفروشد. این کار ابتدا بر اساس وزن انجام میشد و این امر منجر میشد که شرکتها برای رسیدن به حد نصاب وزن کفشهای سنگینتر تولید کنند و لذا تعداد کفش کافی در اقتصاد شوروی سابق تولید نمیشد.برنامهریزان دولتی به یک شرکت دولتی برنامه میدادند که باید مثلاً در یک بازه زمانی مشخص، پنج هزار کیلو کفش تولید کند. نتیجه این بود که تولیدکننده کفشهای سنگین تولید میکرد تا سریعتر و با تولید تعداد کفش کمتر به هدف برسد. از آنجا که بازاری وجود نداشت که تولیدکننده بتواند از سلیقه مشتری آگاه شود، این شرکت که باید به صورت دستوری و به میزان تعیینشده کفش تولید میکرد، ترجیح میداد فقط پوتین و اقلام مشابه تولید کند اما همه مردم که پوتین نمیپوشیدند.سپس این برنامهریزی بر اساس جفت کفش انجام شد که اینبار منجر به تولید کفشهای کوچک سایز مدیریت صنعتی...
ما را در سایت مدیریت صنعتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 2guilanindustrialmgt5 بازدید : 129 تاريخ : سه شنبه 17 آبان 1401 ساعت: 18:36